احادیث اهل بیت علیهم السلام

۲ مطلب با موضوع «احادیث مهدویت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

فضائل روز نوروز در کلام امام صادق علیه السلام


شیخ الاسلام علامه مجلسی رضوان الله علیه می‌نویسد:


 بدان که میان علما در تعیین روز نوروز اختلاف بسیار هست، بعضی گفته‌اند: دهم ایار است از ماه‌های رومی. و بعضی گفته.اند: نهم شباط است و مشهور آن است که اول انتقال شمس است به برج حمل، چنان چه در این ازمنه معمول است و این مطلب را در کتاب بحار الانوار بسط عظیمی داده‌ام و این رساله گنجایش ذکر آن‌ها را ندارد و به گمان فقیر، همین نوروز که در این ازمنه مشهور است، اقرب است به صواب و اضبط است در حساب. و اگر بنای اعمال را بر این بگذارند، ظاهرا بد نیست.

و اما فضایل و اعمال این روز؛ به اسانید معتبره از معلی بن خنیس که از خواص حضرت صادق علیه السلام بوده است، منقول است که گفت: در روز نوروز، به خدمت امام جعفر صادق علیه السلام رفتم، حضرت فرمود: آیا می‌شناسی این روز را؟ گفتم: فدای تو شوم! این روزی است که عجم آن را تعظیم می‌کنند، در این روز تحفه‌ها و هدیه‌ها برای یکدیگر می‌فرستند. حضرت فرمود: که سوگند یاد می‌کنم به حق خانه کعبه که در مکه معظمه است، این تعظیم کردن نیست مگر برای امر قدیمی، که آن را برای تو تفسیر می‌کنم تا بفهمی. گفتم: ای سید و آقای من! دانستن این امر، به برکت شما، نزد من محبوب‌تر است از آن که مردگانم زنده شوند و دشمنان من بمیرند. حضرت فرمود: ای معلی! به درستی که روز نوروز، روزی است که حق سبحانه و تعالی در این روز از ارواح بندگان پیمان گرفت در روز الست، که او را به یگانگی بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند و در بندگی و پرستیدن، هیچ چیزی را شریک او نگردانند و به پیغمبران و رسولان و حجت‌های او بر خلق و امامان و پیشوایان دین و ائمه معصومین صلوات الله علیهم اجمعین ایمان بیاورند، و روز اول، رزوی است که در آن آفتاب طلوع کرده است و بادهای آبستن کننده درختان، وزیده است و گل‌ها و شکوفه‌های زمین آفریده شده است، و در این روز کشتی نوح علیه السلام بعد از طوفان، بر کوه جودی قرار گرفته است. و این روزی است که حق تعالی چندین هزار کس را که از مرگ گریختند، حیات بخشیده است. والذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احیاهم؛ آیا ندیدی جمعیتی را که از ترس مرگ، از خانه‌های خود فرار کردند و آنان هزارها نفر بودند سپس خداوند آن‌ها را زنده کرد و خداوند نسبت به بندگان خود احسان می‌کند ولی بیشتر مردم شکر او را به جا نمی‌آورند».

و فرمود: که در این روز جبرئیل بر حضرت رسول صلی الله علیه و آله نازل شده، یعنی نوروز موافق روز مبعث بوده که بیست و هفتم ماه مبارک رجب است. و فرمود: این روزی است که حضرت رسالت پناهنی به وسیله امیر المومنین علیه السلام بت‌های کفار قریش را در مکه شکست و حضرت ابراهیم علیه السلام نیز در این روز بت‌های کافران را در مکه شکست..

این مطلب؛ اول اشاره است به آن چه سنی و شیعه به طرق بسیار روایت کرده‌اند که شبی حضرت رسول صلى الله علیه و آله حضرت امیر المومنین علیه السلام را با خود به مسجد الحرام آورد و حضرت امیر را امر کرد که بر دوش آن حضرت بالا رود و بت‌های کافران را به زیر آورد و آنها را بشکند، پس مراد این است که در شب این روز (نوروز) چنین اتفاقی افتاده است. و فرمود: که در این روز حضرت رسول صلی الله علیه و آله اصحاب خود را امر کرد با امیر المومنین علیه السلام بیعت کنند و اقرار کنند که او پادشاه مومنان است. یعنی روز غدیر، این روز بوده و با آن روز، به سرکرده‌های صحابه گفته است که بر على سلام کنید و بگوئید: السلام علیک یا امیر المومنین، که این فرمان در این روز بوده است. و فرمود: که در این روز حضرت رسول صلی الله علیه و آله حضرت امیر المومنین علیه السلام را به وادی جنیان فرستاد که از ایشان برای پیامبر بیعت بگیرد و فرمود: که در این روز حق خلافت به امیر المومنین صلوات الله علیه برگشت و بار دیگر بعد از کشته شدن عثمان علیه اللعنة با آن حضرت بیعت کردند. و در این روز حضرت امیر المومنین علیه السلام با خوارج نهروان جنگ کرد و بر ایشان ظفر یافت و سرکرده ایشان را که ذو الثدیه می‌گفتند، کشت. و در این روز قائم آل محمد صلوات الله علیه ظاهر خواهد شد، و در این روز امامان دیگر به دنیا رجعت خواهند کرد، و در این روز قائم ما بر دجال ظفر خواهد یافت، و در کناسه که محله‌ای از محلات کوفه است، او را به دار خواهند کشید. و هیچ روز نوروزی نیست، مگر آن که ما انتظار فرج می‌کشیم، زیرا که آن روز از روزهای ما و شیعیان ما است که آن روز را عجمان (عجم‌ها) حفظ کردند و حرمت آن را رعایت کردند و شما عربان (عرب‌ها) آن را ضایع کردید.


زاد المعاد، تالیف علامه مجلسی، فصل هفتم، صفحه ۴۹۵-۴۹۷


  • خادم المهدی
  • ۰
  • ۰


حقانیت غدیر و امامت و ضلالت خلفای غاصب در کلام حضرت زهرا سلام الله علیها


شیخ ابو القاسم خزاز قمی رضوان الله علیه روایت کرده است:


حدثنا علی بن الحسین، قال حدثنا محمد بن الحسین الکوفی، قال حدثنا محمد بن علی بن زکریا، عن عبد الله بن الضحاک، عن هشام بن محمد، عن عبد الرحمن، عن عاصم بن عمر، عن محمود بن لبید قال: لما قبض رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم کانت فاطمة تأتی قبور الشهداء وتأتی قبر حمزة وتبکی هناک، فلما کان فی بعض الایام أتیت قبر حمزة رضی الله عنه فوجدتها صلوات الله علیها تبکی هناک، فأمهلتها حتى سکتت، فأتیتها وسلمت علیها وقلت: یا سیدة النسوان قد والله قطعت أنیاط قلبی من بکائک. فقالت: یا با عمر یحق لی البکاء، ولقد اصبت بخیر الاباء رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم، واشوقاه الى رسول الله، ثم أنشأت علیها السلام تقول: إذا مات یوما میت قل ذکره * وذکر ابى مات والله اکثر. قلت: یا سیدتی انی سائلک عن مسألة تلجلج فی صدری. قالت: سل. قلت: هل نص رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم قبل وفاته على علی بالامامة ؟ قالت: واعجباه أنسیتم یوم غدیر خم. قلت: قد کان ذلک، ولکن أخبرینی بما أسر الیک. قالت: أشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: علی خیر من أخلفه فیکم، وهو الامام والخلیفة بعدی، وسبطی وتسعة من صلب الحسین أئمة أبرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین، ولئن خالفتموهم لیکون الاختلاف فیکم الى یوم القیامة. قلت: یا سیدتی فما باله قعد عن حقه ؟ قالت: یا با عمر لقد قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: مثل الامام مثل الکعبة إذ تؤتى ولا یأتی - أو قالت: مثل علی - ثم قالت: أما والله لو ترکوا الحق على أهله واتبعوا عترة نبیه لما اختلف فی الله تعالى اثنان، ولورثها سلف عن سلف وخلف بعد خلف حتى یقوم قائمنا التاسع من ولد الحسین، ولکن قدموا من أخره وأخروا من قدمه الله، حتى إذا ألحد المبعوث وأوذعوه الحدث المحدوث واختاروا بشهوتهم وعملوا بآرائهم، تبا لهم أو لم یسمعوا الله یقول " وربک یخلق ما یشاء ویختار ما کان لهم الخیرة " بل سمعوا ولکنهم کما قال الله سبحانه " فانها لاتعمى الابصار ولکن تعمى القلوب التی فی الصدور "، هیهات بسطوا فی الدنیا آمالهم ونسوا آجالهم، فتعسا لهم وأضل أعمالهم، أعوذ بک یا رب من الحور بعد الکور.


محمود بن لبید گوید: چون رسول خدا صلی الله علیه و آله از دنیا رفت، حضرت فاطمه سلام الله علیها نزد قبر شهدای احد و قبر حمزه علیه و می‌آمد و در آنجا می‌گریست؛ روزى آن حضرت را دیدم که بالاى قبر حمزه آمده و گریه می‌کند؛ او را به حال‏ خود گذاردم تا آرام شد، [آنگاه] نزدش آمدم و بر او سلام کردم و عرض کردم: اى سرور زنان شما که [با این گریه خود] شاهرگ قلب مرا پاره کردید؟ فرمود: اى ابا عمر، گریه بر من سزاوار نیست زیرا به فقدان بهترین پدران یعنی رسول خدا صلی الله علیه و آله گرفتار شدم، سپس این شعر را [که ترجمه‏‌اش این است] انشاء فرمود: هر که مرد، نامش از بین رود ولی نام پدر من به خدا سوگند تا من زنده‏‌ام بزرگ است. عرض کردم: اى بانوی من، سوالى دارم که در سینه من خلجان کرده و می‌خواهم از شما بپرسم؟ فرمود: بپرس، عرض کردم: آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله پیش از مرگش به امامت علی علیه السلام تصریح کرد؟ فرمود: بسیار عجیب است! آیا روز غدیر خم را فراموش کرده‏‌اید؟ عرض کردم: بلی [جریان غدیر خم] صحیح است، ولی به آنچه در پنهانی [رسول خدا صلى الله علیه و اله] به شما خبر داده مرا آگاه فرما. فرمود: خدا را گواه می‌گیرم که شنیدم می‌فرمود: علی بهترین کسی است که او را پس از خود در میان شما می‌گذارم؛ و او امام و خلیفه بعد از من می‌باشد، و پدر دو سبط من است، و نه تن از صلب حسین امامان نیکوکارند، که اگر پیرویشان کنید ایشان را راهنمایانی هدایت‏ کننده وهدایت شده می‌یابید، و اگر مخالفتشان کنید اختلاف و تفرقه تا روز قیامت در میان شما باشد، عرض کردم: اى بانوى من پس برای چه از گرفتن حقش خوددارى کرد؟ فرمود: اى ابا عمر رسول خدا صلی الله علیه و اله فرمود: مثل امام - یا آنکه فرمود: مثل علی - همانند کعبه است که به سوی او روند و او به جانب کسی نمی‌آید؛سپس فرمود: به خدا سوگند اگر حق را بر اهلش واگذارده بودند و از عترت پیغمبرشان پیروی کرده بودند در باره خداوند دو نفر با هم اختلاف نمی‌کردند و گذشتگان و آیندگان [امامت] را از هم ارث می‌بردند تا قائم ما که نهمین فرزند حسین است قیام کند، ولکن آن کس که خدایش به عقب انداخته مقدم داشتند و آن کس که خدایش مقدم داشته به عقب انداختند تا آن گاه که فرستاده حق را در لحد نهاده و به خاک سپردند، و خواسته دل خود را برگزیده [و پیرویش کردند] و به راى خود عمل نمودند، نابودى بر آن‌ها باد؛ آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود: پروردگار تو آنچه را که می‌خواهد خلق می کند و هرچه را بخواهد اختیار می‌کند و برای آنان اختیاری نیست؟ افسوس، [که سران سقیفه] آرزوها [و هوس‌های] خود  را در دنیا تحقق بخشیدند و از آینده خود غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند؛ ای پروردگار من به تو پناه می برم از کمی یاران پس از پیروزی و فراوانی آنان.


کفایة الاثر، تالیف ابو القاسم خزاز، صفحه ۳۰۲-۳۰۴، حدیث ۱۲۳، چاپ انتشارات دلیل ما


  • خادم المهدی